English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soft shell U نرم پوسته
soft shelled U نرم پوسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sleeve U پوسته
sleeves U پوسته
layer U پوسته
layers U پوسته
membrane U پوسته
membranes U پوسته
pod U پوسته محافظ
pods U پوسته محافظ
buzz U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
bush U پوسته داخلی
bushes U پوسته داخلی
case U پوسته
cases U پوسته
flake U پوسته
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
flaked U پوسته
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
flaking U پوسته
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
dish U پوسته
dishes U پوسته
cortex U پوسته
cortices U پوسته
cod U پوسته
rawhide U پوسته خام
rawhides U پوسته خام
slug حلزون بدون پوسته
sludge U پوسته یخ
slough U پوسته خارجی
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
crusty U پوسته مانند
snail حلزون با پوسته
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U پوسته
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U پوسته
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U پوسته
film U پوسته
filmed U پوسته
mantle U پوسته
mantles U پوسته
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
scab U پوسته پوسته شدن
scabs U پوسته پوسته شدن
crust U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crust U پوسته
crust U پوسته زمین
crusts U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts U پوسته
crusts U پوسته زمین
skin U پوسته
skin U پوسته ریخته گی
skinned U پوسته
skinned U پوسته ریخته گی
skinning U پوسته
skinning U پوسته ریخته گی
skins U پوسته
skins U پوسته ریخته گی
flaky U پوسته پوسته
descaling U پوسته زدایی
chaff U پوسته
acetate film U پوسته استاتی
adapter sleeve U پوسته تطبیق دهنده
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
body fit sleeve U پوسته یا غلاف مناسب
bushing U پوسته
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
clinker U تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
cooling shell U پوسته سردکننده
corrugated skin U پوسته موجدار
crankcase U محفظه کارتر پوسته میل لنگ
crankcase U پوسته موتور
crust of the earth U پوسته یا قشر زمین
cryosphere U یخ پوسته
cupola shell U پوسته کوپل
curing membrane U پوسته نگهبان
cyaniding U عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
damp proof membrane U پوسته نمبند
desquamate U پوسته پوسته شدن
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
drop worm housing U پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel U پوسته یا روکش استوانهای
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
earth crust U پوسته
earth crust U پوسته زمین
earth's crust U پوسته زمین
ectoclast U پوسته خارجی سلول
electron sheath U پوسته الکترونی
electron shell U پوسته الکترون
encrust U با پوسته یاقشری پوشاندن
encrust U بشکل پوسته در اوردن
Other Matches
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
scabrous U زبر پوسته پوسته
exfoliate U پوسته پوسته شدن
shelly U پوسته پوسته
shuck U پوسته
patagium U پوسته
membrance U پوسته
leprose U پوسته پوسته
incrustment U پوسته
incrustation U پوسته
scurf U پوسته
putamen U پوسته
wythe U پوسته
upper crust U پوسته
encrustations U پوسته
esquillage U پوسته
encrustation U پوسته
single skinned U یک پوسته
stator U پوسته
testa U پوسته
membran U پوسته دار
energy shell U پوسته انرژی
endocarp U پوسته هسته
ion sheath U پوسته یونی
erratic scab U پوسته جوش
outer shell U پوسته والانس
soft skin U پوسته نرم
sublevel U زیر پوسته
subsell U زیر پوسته
wing skin U پوسته بال
scutum U پوسته استخوانی
rinded U پوسته دار
skin friction U مقاومت پوسته
pelliculate U دارای پوسته
pellicular U پوسته دار
encrustation U پوسته بندی
pellicle U پوسته نازک
encrustations U پوسته بندی
oxide skin U پوسته اکسید
valence shell U پوسته والانس
soft shelled U دارای پوسته تردوشکننده
encrustation U پوسته دار سازی
loricate U دارای پوسته محافظ
tegmen U پوسته داخلی تخم
rear axle casing U پوسته محور عقب
encrustations U پوسته دار سازی
film evaporator U تبخیر کننده پوسته
front axle housing U پوسته اکسل جلو
furnace shell U قشر یا پوسته کوره
gear case U پوسته جعبه دنده
graben U فرورفتگی در پوسته زمین
half shell mold U قالب نیم پوسته
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
soft shell U دارای پوسته ترد وشکننده
interchangeable bearing shells U پوسته قابل تعویض یاطاقان
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
to crust [snow] U تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
proctodaeum U قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
epicarp U پوسته خارجی قسمت نرم میوه
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
plutonism U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist U کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com